English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (1790 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
whatsoever he doeth shall p U هرچه میکند نیک انجام خواهد شد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
with all speed U باشتابی هرچه بیشتر باسرعتی هرچه تمامتر
contingency plan U برنامه دوم که در صورت خرابی اولی انجام خواهد شد
NIC U تخته جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. تخته داده کامپیوتر را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند که در امتداد در کابل شبکه ارسال خواهد شد
i ran as quick as i could U هرچه میتوانستم تند دویدم به تندی هرچه بیشتر دویدم
decision U مدار منط قی که روی داده دودویی کار میکند و خروجی طبق عمل خواهد بود
decisions U مدار منط قی که روی داده دودویی کار میکند و خروجی طبق عمل خواهد بود
naive user U شخصی که می خواهد کاری را با کامپیوتر انجام دهد امافاقد تجربه لازم برای برنامه نویسی با کامپیوتر میباشد
It will be interesting to see how the first free elections play themselves out. U خیلی جالب خواهد بود تا ببینید که نتیجه اولین انتخابات آزاد چه خواهد شد .
it will make against us U برای مازیان خواهد داشت بزیان ما تمام خواهد شد
trojan horse U برنامه وارد شده در سیستم توسط سک شخص کلاهبردار. یک تابع نامناسب انجام میدهد درحین کپی کردن اطلاعات در فایل با اولویت کمتر که از آن پس آن شخص بدون اجازه کاربر به آن دسترسی خواهد داشت
applications U کاری که یک کامپیوتر انجام میدهد یا مشکلی که حل میکند
application U کاری که یک کامپیوتر انجام میدهد یا مشکلی که حل میکند
facility U وسیله یاساختاری که انجام کاری را ساده میکند
feel out <idiom> U صحبت یا انجام باشخص به صورتیکه متوجه بشوی که چه فکری میکند
run U دستوری که به کاربر امکان نوشتن نام برنامه ای که می خواهد اجرا کند یا دستور DOS ای که می خواهد اجرا کند میدهد
runs U دستوری که به کاربر امکان نوشتن نام برنامه ای که می خواهد اجرا کند یا دستور DOS ای که می خواهد اجرا کند میدهد
Windows GDI U مجموعه ابزارهای نرم افزاری از تبدیل تعریف ویندوز API که نوشتن برنامه برای برنامه نویس را ساده تر میکند که تحت سیستم عامل ویندوز کار خواهد کرد
operation U بخشی از دستور کد ماشین که عملی باید انجام شود را مشخص میکند
operate U بخشی از دستور کد ماشین که عملی که باید انجام شود را معرفی میکند
operates U بخشی از دستور کد ماشین که عملی که باید انجام شود را معرفی میکند
op code U بخشی از دستور کد ماشین که عملی که باید انجام شود را مشخص میکند
operated U بخشی از دستور کد ماشین که عملی که باید انجام شود را معرفی میکند
elapsed time U زمانی که کاربر برای انجام کاری روی کامپیوتر صرف میکند
prints U حروف خاص ارسالی به چاپگر که آنرا هدایت میکند برای انجام یک تابع یاعمل
board of conciliation U هیاتی که برای پیشگیری وایجاد توافق بین کارگر وکارفرما انجام وفیفه میکند
print U حروف خاص ارسالی به چاپگر که آنرا هدایت میکند برای انجام یک تابع یاعمل
printed U حروف خاص ارسالی به چاپگر که آنرا هدایت میکند برای انجام یک تابع یاعمل
unskilled worker U عمله فعله کسی که صرفا" ازنیروی بدنیش و نه مهارتش در انجام کار استفاده میکند
program U نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند
programs U نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند
Boolean connective U حروف و نشانه ها در یک عمل Boolen که عملی که باید روی عملوندها انجام شود بیان میکند
mail server U کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
offices U اتاق یا ساختمانی که شرکتی کار میکند یا کار تجاری انجام میشود
office U اتاق یا ساختمانی که شرکتی کار میکند یا کار تجاری انجام میشود
future perfect tense U زمان ایندهای که انجام کاری پیش از وقت معینی پیش بینی میکند
so far forth as U هرچه
whatever U هرچه
whatsoever U هرچه
as much as possible U هرچه میتوان
kalon U هرچه زیباست
what U هرچه انچه
early as possible U هرچه زودتر
bethatari may U هرچه باداباد
come what may! U هرچه میخواهیدبشود
the sooner the better U هرچه زودتربهتر
cypres U هرچه نزدیکتر
to a hair U بادقتی هرچه تمامتر
full drive U بسرعت هرچه تمامتر
come what may! U هرچه بادا باد
as soon as possible U بزودی هرچه بیشتر
full drive U باشتاب هرچه بیشتر
at all adventures U هرچه پیش اید
to ride hell for leather U باتندی هرچه بیشترتاختن
at all hazard U هرچه بادا باد
However much he tried . U هرچه سعی کرد
At the top of ones voice . U با صدای هرچه بلند تر
corrects U روش کد گذاری که اجازه میدهد در حین ارسال در بیتها خطا رخ دهد و آنها را به سرعت صحیح میکند و ارسال مجددد انجام نمیدهد
correcting U روش کد گذاری که اجازه میدهد در حین ارسال در بیتها خطا رخ دهد و آنها را به سرعت صحیح میکند و ارسال مجددد انجام نمیدهد
correct U روش کد گذاری که اجازه میدهد در حین ارسال در بیتها خطا رخ دهد و آنها را به سرعت صحیح میکند و ارسال مجددد انجام نمیدهد
With utmost care. U با دقت تمام (هرچه تمامتر )
let him do his worst U هرچه ازدستش برمیاید بکند
full pelt U با شتاب هرچه بیشتر سراسیمه
pay the piper U هرچه پول میدهی اش میخوری
pot luck U هرچه دردیگ پیدا شود
All his belongings were stolen . U هرچه داشت بردند (دزدیدند)
he sold the good ones U هرچه خوب داشت فروخت
main U مجموعه دستورات که پیاپی تکرار می شوند و عمل اصلی برنامه را انجام می دهند. این حلقه معمولا برای ورودی کاربر صبر میکند پیش از پردازش رویداد
completes U عملی که عملوندهای لازم را بازیابی میکند از حافظه و عمل را انجام میدهد و نتیجه و عملوندها را به حافظه بر می گرداند و دستور بعدی برای اجرا را می خواند
completing U عملی که عملوندهای لازم را بازیابی میکند از حافظه و عمل را انجام میدهد و نتیجه و عملوندها را به حافظه بر می گرداند و دستور بعدی برای اجرا را می خواند
completed U عملی که عملوندهای لازم را بازیابی میکند از حافظه و عمل را انجام میدهد و نتیجه و عملوندها را به حافظه بر می گرداند و دستور بعدی برای اجرا را می خواند
complete U عملی که عملوندهای لازم را بازیابی میکند از حافظه و عمل را انجام میدهد و نتیجه و عملوندها را به حافظه بر می گرداند و دستور بعدی برای اجرا را می خواند
come and take p luck with us U بفرمایدبرویم منزل هرچه پیداشدباهم می خوریم
i lent him what money i had U هرچه پول داشتم به او وام دادم
soon ripe soon rotten U هرچه زود براید دیر نپاید
After all, she is your mother. هرچه باشد بالاخره مادرت است.
ventre a terre U سراسیمه باشتاب هرچه بیشتر شکم بزمین
whaterer U هرچه انچه هرانچه هرقدر هیچ گونه
anticlimaxes U بیانی که هرچه پیش می روداهمیتش کمتر میشود
anticlimax U بیانی که هرچه پیش می روداهمیتش کمتر میشود
statements U 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statement U 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
support U CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
gibus U کلاه نرمی که دراپرابرسرمیگذارندبرای اینکه هرچه بران مشت بزنند
well behaved U که هیچ نوع فراخوانی سیستم غیر استاندارد انجام نمیدهد و فقط از فراخوانی ورودی /خروجی BIOS استفاده میکند بجای اینکه وسایل جانبی یا حافظه را مستقیماگ آدرس دهی کند
well-behaved U که هیچ نوع فراخوانی سیستم غیر استاندارد انجام نمیدهد و فقط از فراخوانی ورودی /خروجی BIOS استفاده میکند بجای اینکه وسایل جانبی یا حافظه را مستقیماگ آدرس دهی کند
incremental computer U وسیله خروجی گرافیکی که در مراحل کوچک حرکت میکند بار داده ورودی که اختلاف بین محل فعلی و محل لازم را نشان میدهد که خط ها و منحنی ها به صورت مجموعهای خط وط مستقیم انجام شود
dump U نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
highway U خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
highways U خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
non interlaced U سیستمی که اشعه الکترون تصویر هر خط صفحه نمایش را یک بار اسکن میکند در حین هر سیکل تنظیم . این اشعه یک اسکن نمایش در هر خط انجام میدهد
fails U انجام ندادن کاری که باید انجام شود درست کار نکردن
failed U انجام ندادن کاری که باید انجام شود درست کار نکردن
fail U انجام ندادن کاری که باید انجام شود درست کار نکردن
like a duck takes the water [Idiom] U کاری را تند یاد بگیرند انجام بدهند و از انجام دادن آن لذت ببرند
qui facit per alium facit perse U کسی که کاری را بوسیله دیگری انجام بدهد خودش ان را انجام داده است
automating U نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
automates U نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
automated U نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
automate U نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
failures U انجام ندادن کاری که باید انجام شود
failure U انجام ندادن کاری که باید انجام شود
repeater U وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
trust U تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
trusts U تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
trusted U تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
robots U وسیلهای که برای انجام یک سری امور تولیدی که مشابه کارهای انجام شده توسط افراد است برنامه ریزی میشود
gurantee U عبارت از ان است که دولت یا دولتهایی طی معاهدهای متعهد شوند که انچه را قادر باشند جهت انجام امر معینی انجام دهند
robot U وسیلهای که برای انجام یک سری امور تولیدی که مشابه کارهای انجام شده توسط افراد است برنامه ریزی میشود
groupware U نرم افزاری که توسط گروهی از افراد استفاده میشود که به شبکه وصل اند و به آنها کمک میکند تا کار خاصی را انجام دهند. حاوی توابع مفید مثل پست الکترونیکی است که توسط تمام کاربران قابل دستیابی است
twill _ U ان خواهد
that fauit will right itself U خواهد شد
people who live in glass houses should not throw stones <idiom> U هرچه را برای خود میپسندی برای دیگران هم ب"سند
he will go U خواهد رفت
the secret will open to me U خواهد گردید
it will manifest it self U اشکار خواهد شد
he shall go U خواهد رفت
it askes for attention U دقت می خواهد
scratch one's back <idiom> U کاری را برای کسی انجام دادن به امید اینکه اوهم برای تو انجام دهد
She wI'll survive . She wI'll pull through. U زنده خواهد ماند
Its color wI'lll fade. U رنگش خواهد رفت
It wI'll clear up by morning . U تا صبح هواصاف خواهد شد
She wI'll gradually soften . U تدریجا" نرم خواهد شد
It wI'll get us into trouble. U ما را به درد سر خواهد انداخت
The folwer wI'll die for want of water. U گل از بی آبی خشک خواهد شد
the lord will provide U خداوسیله خواهد ساخت
She wI'll regret it bitterly. U مثل سگ پشیمان خواهد شد
it will manifest it self U معلوم خواهد گشت
What impudence!what never !what cheek! U واقعا" که خیلی رو می خواهد !
criterion U مشخصاتی که با آن برخورد خواهد شد
It wI'll prove to be to your disadvantage. U بضررت تمام خواهد شد
The tree wI'll die . U درخت خشک خواهد شد
Well what does he want now ? U خوب حا لاچه می خواهد ؟
do as you please U هر چه دلتان می خواهد بکنید
i know that he will come U من میدانم که او خواهد امد
it would be preferble to U بهتر خواهد بود
It wI'll overtake (befall) everyone. U دامنگیر همه خواهد شد
the truth will out . <proverb> U یقیقت بر ملا خواهد شد .
it will give rise to a quarrel U مایه ستیزه خواهد شد
i do not u.his wanting to say U نمیفهم چرامی خواهد بماند
It wI'll spoil my appetite . U اشتهایم راکور خواهد کرد
who will pay for it U کی هزینه انرا خواهد پرداخت
He wI'll expedite our case. U اوکارما ؟ راجلو خواهد انداخت
if he wishes to be a U اگرمی خواهد کسی بشود
he would be sure to like it U یقینا انرادوست خواهد داشت
I wI'll be greatly ( badly ) disgraced. U بدجوری آبرویم خواهد رفت
it will give rise to a quarrel U نزاعی تولید خواهد کرد
She wI'll arrive on friday morning . U جمعه صبح وارد خواهد شد
who will pay for it U کی پول انرا خواهد داد
near work U کاری که نگاه نزدیک می خواهد
Surely things wI'll turn out well for him in the end. U مطمئنا" عاقبت بخیر خواهد شد
accuracy U تعریف دقیق تر خواهد بود
Sooner or later , he wI'll find out . U دیر یا زود خواهد فهمید
What must be must be . <proverb> U آنچه باید بشود خواهد شد .
sticker [guest] U مهمانی که نمی خواهد برود
There will be a delay of 8 minutes. 8 دقیقه تاخیر خواهد داشت.
whateer U هرانچه انچه هرانچه هرقدر هرچه
She said it would rain and sure enough it did . گفت باران خواهد آمد و همینطور هم شد
output U ذخیره موقت داده که خارج خواهد شد
This book wI'll be a great success . U این کتاب خیلی گه خواهد کرد
outputs U ذخیره موقت داده که خارج خواهد شد
which diffrence shall be settled only by U ..... و این اختلاف هم ازطریق داوری حل خواهد شد
A new government wI'll take office . U حکومت جدیدی سر کار خواهد آمد
She wI'll never realize this wish. U این آرزو بدلش خواهد ماند
pages U چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
page U چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
paged U چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
controllers U را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
faulted U برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
critical error U خطایی که پردازش کامپیوتر را با شکل مواجه میکند یا متوقف میکند
fault U برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
controller U را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
edited U کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
scsi U بیت ارسال داده را پشتیبانی میکند و وسایل را کنترل میکند
faults U برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
destructive cursor U نشانه گری که متنی را که روی آن حرکت میکند پاک میکند
edit U کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
slaved U بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
key کلید خاص یا ترکیب کلیدها که فرآیندی را آغاز میکند یا برنامه ای را فعال میکند
million instructions per second U اندازه سرعت پردازنده که تعداد دستوراتی که در ثانیه اجرا میکند را مشخص میکند
postbyte U بایت داده که کد اصلی ای را بیان میکند که ثابت مورد استفاده را معرفی میکند
Intel U بسیتی استفاده میکند تا چند گیگا بایت از RAM را آدرس دهی میکند
Intel U بیتی استفاده میکند و تا چند مگا بایت از RAM را آدرس دهی میکند
slaving U بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
slaves U بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
slave U بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
terminate and stay resident program U برنامهای که در حافظه اصلی خود را بار میکند و در صورت دریافت آنرا اجرا میکند
dat U درایو مکانیکی که داده را روی نواز DAT ضبط میکند و ازنوار بازیابی میکند
opened U برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
logic U مدار الکترونیکی یک عملوند منط قی اعمال میکند به سیگنال ورودی و خروجی تولید میکند
plotters U چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
open U برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
uart U از ترمینال به حالت موازی استفاده میکند و سپس آنرا روی شبکه ارسال میکند
hardest U یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
opens U برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
optimize U کامپایلری که کد ماشین را که تولید میکند آنالیز میکند و سرعت و کارایی آنرا افزایش میدهد
plotter U چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
sampler U مدارالکترونیکی که الگوهای سیگنال را نگهداری میکند وآنها را برای آنالیزهای بعدی ذخیره میکند
samplers U مدارالکترونیکی که الگوهای سیگنال را نگهداری میکند وآنها را برای آنالیزهای بعدی ذخیره میکند
hard U یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
harder U یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
Recent search history Forum search
1incentive
1ایا با رنگپاش خرطومی می شود دیوار را رنگ کرد
119 hrs · Sometimes the good you try to do to help others, ends up being thrown back at your face. Do things for Allah's sake, not to please people.
1A successful man is one who can lay a firm foundation with the bricks that other throw at him
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1ترجمه ی stirling numberبه انگلیسی؟
2من نمیتونم از دیکشنری فارسی به انگلیسی استفاده کنم چرا
1confinement factor
1She is choosing to look at bright side of the situation.
2actus reus
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com